گام هاي روشن

ساخت وبلاگ
چشمم را یک بار به آنها ویک بار به طغرل دوختم ، دیگه هیچ کجا را نگاه نمی کردم، طغرل هم من را نگاه می کرد، و نیز طوری من را نگاه می کرد که من متوجه شوم. وقتی که دسته های پرندگان از آسمان رد می شدند آنجا می نشستند و وقتی می خواستند دانه ها را بخورند توی قفس های بچه ها گیر می کردند، پرندگان زرد، خاکستری و قرمز در قفس ها  خودشان را به هر طرف می کوبیدند، طغرل گام هاي روشن...
ما را در سایت گام هاي روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : googliia بازدید : 146 تاريخ : جمعه 25 اسفند 1396 ساعت: 19:35

درآفتاب ولرم  روزهای بهاری که گلهای زرد کل کوهستان را پرکرده بودند هزاران پیچک به خارها پیچیده و تخمهای خود را بین خارهای محافظت شده  پخش می کردند. و شادی هایشان را به روی هم جمع می کردند. از وقتی که دشت فلوریا، دشت فلوریا شده ، از بیزانس تا عثمانی،  پرندگان کوچک به این دشت رفت وآمد داشتند و از اول ماه دسامبر تا آخر آن دراینجا سکنی می گزینند. گام هاي روشن...
ما را در سایت گام هاي روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : googliia بازدید : 157 تاريخ : جمعه 25 اسفند 1396 ساعت: 19:35

 امسال شانس یار آنها شد پرندگان زیادی به دشت آمدند، با رنگهای متنوع، پرندگانی که آنها را ندیده بودن، اسمهایشان را نشنیده بودن، قفسهای آنان را پر کرده بودند. از پرنده ای که به اندازه یک دست بود و دذهمه جای بدنش لکه های قرمز رنگی داشت که به سمت زیر بالهایشان گسترده تر می شد شش تا گرفته بودند، هرکدام از اینها حدوداً هفت لیره قیمت داشت. یکی هم شاهین گرفته ب گام هاي روشن...
ما را در سایت گام هاي روشن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : googliia بازدید : 175 تاريخ : جمعه 25 اسفند 1396 ساعت: 19:35