چشمم را یک بار به آنها ویک بار به طغرل دوختم ، دیگه هیچ کجا را نگاه نمی کردم، طغرل هم من را نگاه می کرد، و نیز طوری من را نگاه می کرد که من متوجه شوم. وقتی که دسته های
پرندگان از آسمان رد می شدند آنجا می نشستند و وقتی می خواستند دانه ها را بخورند توی قفس های بچه ها گیر می کردند، پرندگان زرد، خاکستری و قرمز در قفس ها خودشان را به هر طرف می کوبیدند، طغرل گام هاي روشن...
ما را در سایت گام هاي روشن دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : googliia بازدید : 146 تاريخ : جمعه 25 اسفند 1396 ساعت: 19:35